Navashid

بهار قهرمانی

شعرهايي از بهار قهرماني

  شعرهايي از بهار قهرماني     ١) قايقي كه سرنشين اش شب است سر مي خورد به گوشه اي از كادر و تمام صفحه تاريك مي شود بهانه اي براي بيداري بيار طوري كه تور سفيدم در خواب جا بماند پوستم كبود شود و صدات آهسته ماهي ها را[…]

منتشر شده در شعر | برچسب | Leave a comment